نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد
دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : نصرت نوجوان

مقدمه :

پرسشهایی که از بافتار تجارب بالینی بر می خیزند و پاسخی قابل تأمل می یابند ، معمولاً حد و مرزهای روان درمانی را زیر پا می گذارند . اگر این پرسشها به درستی پیگیری شوند، افقهای جدیدی پیش روی متخصصین بالینی می گشایند . یانگ و همکارانش در طی کسب تجارب گرانبها در روند درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت و بیماران مقاوم به درمان ، به این نتیجه رسیدند که تکنیک های شسته و رفته شناخت درمانی نمی تواند بهبودی قابل ملاحظه ای در این گروه از بیماران ایجاد کند ، بنابر این با گشاده نظری از مفاهیم رویکرد های دیگر استفاده کردند . نکته حائز اهمیت این که طرح واره درمانی از مبانی نظری منسجم و یکپارچه ای برخوردار است و مدلی التقاطی محسوب نمی شود . (حمید پور ، 1386).



ادامه مطلب ...

نظریه ی شناختی اجتماعی آلبرت بندورا

مختصری از زندگینامه آلبرت باندورا
 



زندگی نامه آلبرت بندورا: درک چگونگی آموختن رفتارهای تازه، یکی از جذاب‌ترین و در عین حال ریشه‌ای‌ترین زمینه‌های تحقیق در روان‌شناسی بوده است که پیشینه نظریه‌پردازی درباره آن به قرن‌ها پیش باز می‌گردد. چگونه یاد می‌گیریم که با دیگران رفتار کنیم؟ قوانین و ارزش‌های اجتماعی چگونه در انسان نهادینه می‌شوند؟ و رفتارهای جدید چگونه شکل می‌گیرند؟


آلبرت بندورا، چهارمین روان‌شناس تأثیرگذار در تاریخ این علم خوانده شده است.
آلبرت بندورا با نظریه «یادگیری اجتماعی» (Social Learning) خود به پرسش‌هایی کلیدی در روان‌شناسی پاسخ گفت که اکنون پس از چند دهه به یکی از پایه‌های روان‌شناسی نوین بدل شده است.
به دلیل همین تحقیقات و نظریات برجسته، وی به عنوان برنده جایزه روان‌شناسی گراومیر که هر سال به یکی از روان‌شناسان برجسته تعلق می‌گیرد، اعلام شد.

.

ادامه مطلب ...

نظريه‌ي يادگيري اكتشافي (برونر)

وي انسان را موجودي انديشه‌ور ، آفريننده و دانش‌پژوه مي‌شناسد . روش او در مسايل يادگيري گزينشي يا التقاطي است . او مي‌خواهد بداند مردم با اطلاعات و معلومات خود چه مي‌كنند و چگونه از معلومات نظري و مجرد پا فراتر مي‌گذارند و به بينش كلي يا ادراكي كه به آنان شايستگي مي‌دهد دست مي‌يابند .
او از آزمايش‌هاي خود چنين دريافت كه يادگيرندگان همواره پاسخ‌هاي خاصي را با محرك‌هاي معيني ارتباط نمي‌دهند . يادگيري از نظر او مبتني بر هدف‌جويي است .به عقيده‌ي او تنها سايق‌هاي حيواني فرد را وادار به فعاليت نمي‌كنند بلكه نيازهاي نخستين ديگر مانند كنجكاوي ، علاقه و ادراك او را وادار مي‌كند .برونر ، با انتقاد از روانشناسان به ويژه رفتارگرايان تصريح مي‌كند كه به جاي توضيح و تشريح يادگيري به گونه‌اي ماشين‌وار ، بهتر است بدانيم كه كودك نخست راه‌هاي ساده نيل به هدف را مي‌آموزد ، آن‌گاه به كسب اطلاعاتي كه با هدف‌هايش ارتباط دارند ، مي‌پردازد ، سرانجام معلومات سازمان‌يافته و با هدف را تعميم مي‌دهد و به صورت معرفت كلي براي انجام منظورهاي خود به كار مي‌برد .در واقع فرد به ياري ساخت نمونه‌ها ، نه تنها اطلاعاتي به دست مي‌آورد بلكه پيشگويي مي‌كند و به طبقه‌بندي هم مي‌پردازد . روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

يادگيري اساس رفتار افراد را تشكيل مي‌دهد از طريق يادگيري فرد با محيط آشنا مي‌شود، چگونگي بروز عواطف را مي‌آموزد و عقلانيت خويش را توسعه مي‌بخشد. توجه به «اصول يادگيري» در فعاليت‌هاي تربيتي شرط اساسي موفقيت استادان است.

 
يادگيري معنادار كلامي (آزوبل)منظور از يادگيري معنادار كلامي اين است كه محركي يا مفهومي در ساخت شناختي يادگيرنده داراي سابقه باشد ، اما اگر مفهوم يا انديشه‌اي لفظ به لفظ آموخته شود و داراي سابقه ذهني نباشد آن را يادگيري طوطي‌وار مي‌نامند .براي اين‌كه درس معلم موفقيت‌آميز باشد ، بايد به ساخت شناختي يادگيرندگان پي برد ، براي انجام اين منظور بايد به وسيله‌ي آزمون‌هاي معلوماتي و سوابق تحصيلي (تشخيصي) حدود معلومات دانش‌آموزان را قبلاً تعيين نمود و پس از آن بايد قبل از آغاز درس جديد از پيش سازمان‌دهنده بهره گيرد (براي ارتباط دادن مواد درسي جديد با معلومات گذشته) كه اين هرچه كلي‌تر ، گوياتر و پرمعناتر باشد ، به درك و يادگيري شاگردان ياري بيشتري مي‌رساند .آزوبل همچنين معتقد است كه عوامل انگيزشي و نگرشي به طور مستقيم در پيشرفت يادگيري دريافتي و حفظ و نگهداري مطالب مؤثر است لكن در فرآيند يادگيري دخالتي ندارند فقط با بالابردن ميزان توجه ، كوشش و آمادگي ، موجب تسريع و تسهيل يادگيري مي‌شوند.


ادامه مطلب ...

قدیمی‌ترین فرمول‌بندی نظریه اسناد را می‌توان در کارهای فریتس هایدر که به عنوان پدر اسناد از او نام برده می‌شود مشاهده کرد. هایدر در سال 1958 کتاب "روان‌شناسی روابط میان‌فردی" را منتشر کرد و نخستین گام را در پاسخ به این سوال که مردم برای درک علل رفتار خود و دیگران چه تبیین‌هایی به کار می‌برند، برداشت. از نظر هایدر همه مردم در زندگی روزمره مانند دانشمندان عمل می‌کنند و برای درک افراد پیرامون خود یا به عبارت دیگر محیط اجتماعی خویش از همان اصول علی و منطقی استفاده می‌کنند که دانشمندان برای فهم دنیای فیزیکی به کار می‌گیرند. افراد رفتارهای دیگران را مشاهده، تحلیل و تبیین می‌کنند. این تبیین‌ها اسناد نامیده می‌شوند.

هایدر برای توصیف چگونگی استفاده از علیت در اسنادهای روزمره، از منطق استفاده می‌کند. اگرچه برای رویدادهای مختلف تبیین‌های فراوانی وجود دارد اما می‌توان آن‌ها را به دو دسته اساسی تقسیم کرد:
1-       اسناد شخصی یا درونی
2-      اسناد موقعیتی یا بیرونی.
ما در پیش‌بینی رفتار دیگران ابتدا می‌کوشیم میان تاثیرات محیطی و تاثیرات درونی تمایز بگذاریم. طبق گفته هایدر، بیشتر مردم برای درک رفتار دیگران یکی از تبیین‌های زیر را به کار می‌گیرند:


ادامه مطلب ...

 آیا یک فرد به یک خطر جسمانی با اضطراب واکنش نشان می دهد یا نه؟ بستگی به این دارد که آیا یک موقعیت به عنوان یک موقعیت خطرناک تلقی می شود یا خیر؟ ادراک یک فرآیند شناختی است که به وسیله آن ما محرکهایی را که به اندامهای حسی ما اثر می گذارند، معنی کرده و تفسیر می کنیم.این فرآیند را ارزیابی شناختی می نامند.

مطالعات انجام شده با(STAI) نشان داده است، آیا فردی که اضطراب خصیصه ای بالایی دارد، به یک رویداد با اضطراب موقعیتی پاسخ خواهد داد یا نه؟ به ارزیابی شناختی فرد از آن رویداد بستگی دارد.


ادامه مطلب ...

 آرون تمکین بک در 18 ژولای 1921 در پراویدنس رودآیلند به دنیا آمد. او در 1942 مردک لیسانس خود را از دانشگاه براون دریافت کرد و سپس در 1946 از دانشگاه ییل دکترای روان پزشکی خود را بگیرد. ولی به خاطر ماهیت اسرار آمیز روانکاوی از کار در رشته روان پزشکی منصرف شد. بک رشته عصب شناسی را ترجیح می داد و در طول جنگ کره، به عناوین دستیار ارشد در رشته نوروسایکولوژی بیمارستان ولی فورج مشغول بکار شد.

در خلال این چرخش رشته، روان پزشکان پویش نگر توجه او را جلب کردند، تا آنجا که وی سرانجام به مرکز آستین ریگز، واقع در استاک بریج رفت. جایی که خود او تحت روانکاوی قرار گرفت و سر انجام در سال 1956 ار انستیتوی روان تحلیل گری فیلادفیا فارغ التحصیل شد.

بک پس از روانکاوی مجذوب شناخت شد. شناختی که از روان شناسی من بدست آورده بود و در آن زمان محبوبیت زیادی داشت. بک بر این باور بود ، روانکاوی تبیین های زیادی در مورد اختلالات روانی فراهم آورده  است. برای ارزیابی فرضیه های روانکاوی دست به تحقیق زد. اما یافته های او از تحقیق های آزمایشی روی رویاها و مطالب موهوم  باعث شدند که اغلب مفاهیم روانکاوی را دور بریزد. بک در تدوین نظریه و درمان شناختی برای اختلالات روانی، مانند دانشمندان خوب، دقیقاً از شواهدی پیروی کرد که بر خلاف روانکاوی بودند. وی که همزمان با الیس، اما مستقل از وی کار می کرد، پی برد که اگر به بیماران آموخته شود، افکار منفی خود را بازبینی و مورد آزمایش قرار دهند، افسردگی آنها بهبود می یابد.

گردآورنده: نصرت نوجوان كانميران



ادامه مطلب ...
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 15:51 :: نويسنده : نصرت نوجوان

در شیوه های رفتار درمانی صرف ، توجه برتغییر مستقیم رفتار است و به تفکر و استدلال خود شخص توجهی نمی شود. در پاسخ به شواهد حاکی از نقش و اهمیت عوامل شناختی یعنی افکار و انتظارات و تعبیر و تفسیر رویدادها در رفتار ، این روزها بسیاری از رفتار درمانگرها رفته رفته عوامل شناختی را در رویکردهای درمانی خویش وارد می سازند.

 

رفتاردرمانی شناختی اصطلاح کلی برار روشهای درمانی مبتنی بر فنون شکل دهی رفتار و همچنین رویه های براي تغییر باورهای غیر انطباقی ، دراین روش درمانگر تلاش میکند از طریق آموزش دادن راههای اثر بخش تر تعبیر و تفسیر و تفکر در باره تجربه های شخصی به درمانجو یاری دهد بر واکنشهای هیجانی اضطراب و افسردگی خویش غلبه کند. برای مثال ارزیابی افراد افسرده از رویدادها ، منفی و مبتنی بر انتقاد ازخویشتن است . این افراد بیشتر در انتظار شکست اند تا موفقیت و در ارزیابی عملکرها ی خویش شکستها را بزرگتر و کامیابی ها را کوچکتر و ناچیزتر ارزیابی میکنند. رفتار درمانی شناختی در درمان افسردگی میکوشند تحریفاتی را که درمانجو درتفکرش صورت می دهد بشناسند و در جهت هماهنگی بیشتر با واقعیات، تغییراتی در آنها ایجاد کنند.

 



ادامه مطلب ...
جمعه 29 مهر 1390برچسب:, :: 17:49 :: نويسنده : نصرت نوجوان

درمان شناختی رفتاری (CBT)، نوعی روان‌درمانی است که به بیماران کمک می‌کند تا به درک افکار و احساساتی که بر روی رفتارشان تأثیر می‌گذارد، نایل گردند. درمان شناختی رفتاری در حال حاضر برای درمان تعداد زیادی از اختلالات، از جمله هراس‌ها (فوبیا)، اعتیاد، افسردگی و اضطراب به کار گرفته می‌شود.
 



ادامه مطلب ...

مدل شناختی بک[1] درباره آسیب شناسی روانی بر نقش محوری تفکر در فراخوانی و تداوم افسردگی، اضطراب و خشم تاکید می کند (بک، 1970). سوگیری شناختی[2] باعث آسیب پذیری افراد سبت به وقایع منفی مانند فقدان ها و مشکلات زندگی می شوند. سوگیری شناختی احتمالاً باعث تفسیر منفی، شخصی و اغراق آمیز این مشکلات می شوند. سنجش شناختی[3] در مدل شناختی بک چند سطح دارد. دز نردیکترین سطح، افکار خودآیند [4] قرار می گیرند که بطور خودانگیخته وارد ذهن می شوند، در نگاه اول، درست به نظر می رسند و با مشکلات رفتاری یا هیجانی گره خورده اند. این افکار خودآیند می توانند طبق سوگیری یا تحریف های خاصی مانند: ذهن خوانی[5)، شخصی سازی[6]، برچسب زدن[7]، پیش گویی[8]، فاجعه سازی[9]، یا تفکر دوقطبی[10] دسته بندی شوند (بک و همکاران).



ادامه مطلب ...
جمعه 29 مهر 1390برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : نصرت نوجوان
مدل شناختی بک، با کار روی افراد افسرده شروع و سپس به سایر اختلالات نظیر اضطراب، اختلالات شخصیتی و اعتیاد گسترش داده شد.
یکی از خصوصیات بارز مدل شناخت‌درمانی بک، ایجاد پیوند محکم بین دو زمینه بالینی و پژوهشی بود و نیز پیوندخوردن بنیان نظری مدل شناخت‌درمانی با برخی از نگرش‌های پردازش اطلاعات، ظرفیت‌های جدیدی در آن به وجود آورد. استفاده از سازه‌های نظری مهم و کارسازی مانند طرحواره، سوگیری، فرضیه‌آزمایی، تحریف، افکار خود – آیند و غیره، تبیین برخی از مکانیسم‌های شناختی در افسردگی و اضطراب را آسان تر ساخت. مدل بک، مخصوصا از این نظر حایز اهمیت است که پژوهش‌های گسترده‌ای را دامن زده و یافته‌های حاصل از این پژوهش‌ها نه تنها پالایش‌هایی در پاره‌ای از مفاهیم اصلی شناخت‌درمانی پدید آوردند، بلکه مکانیسم‌های احتمالی جدیدی را در فرایند درمان ارایه دادند که گاه با مکانیسم‌های پیشنهادی در شناخت‌درمانی، در مقام تعارض قرار می‌گرفتند. با این همه، این مدل هنوز یکی از کارآمدترین مدل‌ها درباره تغییر رفتار و برداشت فرد از رویدادهاست. مخصوصا اهمیتی که در آن به جنبه‌های رفتاری و عملی(به شکل تکلیف خانگی، یادداشت برداری و...) در ارزیابی و درمان داده می‌شود و سازمان‌بندی مناسبی که در طراحی و اجرای برنامه درمانی در آن وجود دارد، در گسترش و قابلیت کاربردی آن در افراد مختلف و متناسب با شرایط مختلف فرهنگی و اجتماعی، تاثیر داشته است.


ادامه مطلب ...
دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, :: 16:19 :: نويسنده : نصرت نوجوان

نظریه گلاسر یک نظریة  پرورشی - آموزشی (پیشگیری) و درمانی است. لذا،  سه کارآیی دارد، خانه، مدرسه، مراکز درمانی.
تأکید نظریه گلاسر این است که می‌خواهد افراد را از کنترل‌های بیرونی رها کند وبه کنترل درونی برساند. در واقع همان مفهومی که در نظریه یادگیری اجتماعی مبنی بر ارتباط میان رفتار و پیامدهایش مورد نظر گلاسر نیز می‌باشد. بنابراین، نظریه افرادی که ارتباط میان رفتار و پیامدهای آن را می‌فهمند از کنترل درونی برخوردارند در واقع این افراد باور دارند که می‌توانند بر محیط خود تأثیر بگذارند.
مقولة کنترل درونی در محیط خانه سبب هویت توفیق می‌گردد و در محیط مدرسه سبب پیشرفت تحصیلی، نمرات بالا، پشتکار و تلاش و توجه به تکالیف می‌شود. 
 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
پيوندها